یک افسانه کنجکاو گل را به نشان اسکاتلند پرافتخار تبدیل کرده است داستان در جریان یکی از حملات متعدد وایکینگ ها به این سرزمین از اواخر قرن هشتم رخ می دهد یک شب، مهاجمان در سواحل دریای شمال فرود می آیند.
برای اینکه سر و صدای کمتری ایجاد کنند، چکمه های خود را در می آورند اما یک وایکینگ بر روی خار قدم می گذارد و از درد فریاد می زند.
زوزه آن به نگهبانان اسکاتلندی هشدار می دهد که موفق می شوند دشمنان خود را دفع کنند امروزه، خار پیراهن بازیکنان راگبی اسکاتلندی و همچنین اسکناس های محلی را تزئین می کند.
گل رز بنفش در تمام مراحل زندگی، چه در لحظات شاد و چه در لحظات ناخوشایند، در صمیمیت و زندگی اجتماعی ما را همراهی می کند، آنقدر در همه جا هستند که فراموش می کنیم آنها سابقه ای هم داشتند.
الکساندر دوما، نویسنده، در رمانی که در سال 1848 منتشر شد، باعث میشود که گلها با خامی شگفتانگیزی برای آن زمان صحبت کنند و قهرمان آن، مارگریت گوتیه، زن باکلاس، 25 روز در ماه شتر سفید می پوشد و بقیه را قرمز می پوشد.
این زینت، به درک خواننده، توسط او برای نشان دادن روزهایی که برای عشق ورزیدن در دسترس است، به دوستدارانش نشان می دهد.
در 25 آوریل 1974، در لیسبون، سلست کایرو باید به مشتریان رستورانی که در آن کار می کند، میخک ارائه دهد اما آن روز سربازان جنبش نیروهای مسلح برای سرنگونی دیکتاتوری به سمت پایتخت حرکت کردند رئیس سلست کایرو در حال بستن مغازه است.
او در راه خانه با یک سرباز وزارت خارجه ملاقات می کند که از او سیگار می خواهد اما میخک را در لوله تفنگش می ریزد.
به زودی، همه سربازان از همین گل استفاده می کنند انقلاب گل میخک آغاز شده است.
وزارت امور خارجه همان عصر دیکتاتوری را بدون خونریزی سرنگون خواهد کرد.